loading...
فرامادرانه
انشارات خورشید خانم

برای آشنایی بیشتر روی کتاب ها کلیک کنید.

http://s5.picofile.com/file/8120817918/skar.jpg

http://s5.picofile.com/file/8120817876/sakoochooloo.jpg

http://s5.picofile.com/file/8120817976/sdsh.jpg

admin بازدید : 208 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

چرا ماساژ می‏دهیم؟

 یادگیری و انجام ماساژ كودك، كار بسیار ساده‏ای است. چند وسیله كوچك لازم دارد و هیچ هزینه‏ای در بر ندارد، مگر مقداری وقت. منافع دراز مدت و كوتاه مدت آن برای كودكان زیاد است و از طرف دیگر والدین نیز با ماساژ بچه ‏ها ارتباط مثبت و خوبی را با آنها برقرار خواهند كرد. دراین مقاله علاوه برمنافع ماساژ سعی كردیم مراحل این كار را نیز با استفاده از عكس به شما نشان دهیم.

منافع ماساژ برای كودكان

احساس امنیت: ارتباط جسمی بین كودك و یكی از والدینش، احساس عشق و علاقه و ارزشی را در او تقویت می‏كند و این احساس، به رشد عزت نفس و اعتماد به نفس در كودك می‏انجامد.

 

سلامت و تندرستی كل بدن: تحقیقات نشان می‏دهد: كودكانی كه با محبت و مهربانی لمس می‏شوند، كمتر از آنانی كه تماس محبت ‏آمیز با والدین‏شان ندارند گریه می‏كنند یا بیمار می‏شوند. ماساژ، گردش خون را بهبود می‏بخشد و سیستم ایمنی بدن را نیز تقویت می‏كند. همین طورتفسیر كنید. با این روش شما می‏آموزید كه از روی حركات كودك منظور او را بخوانید یا دركش كنید و همین مسئله باعث افزایش مهارت‏های شما در نگهداری از او می‏شود.

ایجاد آرامش:  ارتباط جسمی ناشی از ماساژ و تماس با كودك، در والدین نیز احساس آرامش و اطمینان ایجاد می‏شود. ارتباط غیركلامی كه همواره در حین ماساژ كودكتان برقرار می‏كنید، جرقه ارتباطی تعاملی و دو طرفه را روشن می‏كند تا آنجا كه این ارتباط می‏تواند در آینده نیز بین هر دوی شما برقرار و ادامه داشته باشد.

آمادگی برای شروع ماساژ:

 

بهترین زمان برای ماساژ كودك‏تان زمانی است كه او بیدار است. وقتی او را بغل می‏گیرید، تحت تاثیر خلق و خوی شما قرار می‏گیرد پس باید با خودتان نیز احساس آرامش و آسودگی كنید. هر نوع زیورآلاتی را كه در دست دارید بیرون آورید و ناخن‏های‏تان را به اندازه كافی كوتاه كنید تا پوست لطیف كودك نخراشد. هر چیزی را كه لازم دارید دور خودتان قرارش دهید تا وقتی ماساژ را شروع می‏كنید بر حركات دست‏تان یا هر چیزی كه كودك دوست دارد تمركز داشته باشید.
استفاده از روغنتماس پوست با پوست رشد و نمو مطلوب را افزایش می‏دهد. پس درك كودك و ماساژ بدن برهنه او، راهی برای تقویت و پیشبرد این مسئله است. روغن كمك می‏كند تا دستان شما به آرامی روی بدن كودك حركت كند. همچنین به شما اجازه می‏دهد تا حركت ماساژ را تدریجا محكم‏تر كرده و مدت بیشتری، بدون اینكه وقفه‏ای ایجاد شود، او را ماساژ دهید. روغن، پوست را مرطوب می‏كند و این كار باعث جلوگیری یا به حداقل رساندن خشكی پوست می‏شود. از روغن بادام یا كنجد استفاده كنید. این روغن‏ها بوهایی ملایم دارند، سریع جذب پوست می‏شوند و پوست را تغذیه می‏كنند در صورت امكان روغن طبیعی را انتخاب كنید روغن‏های طبیعی كمتر از روغن‏های مصنوعی پوست را تحریك می‏كنند.
كودكانی كه با محبت و مهربانی لمس می‏شوند، كمتر از آنانی كه تماس محبت‏آمیز با والدین‏شان ندارند گریه می‏كنند یا بیمار می‏شوند

 

admin بازدید : 179 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 راههای تربیت اسلامی کودکان

طبق مطالعه ای كه تأثیرات دین را بر رشد و ارتقای كودكان بررسی كرده است، مشخص شده كودكانی كه والدین مذهبی دارند بهتر از دیگر كودكان رفتار می‌كنند و خود را با شرایط تطبیق می‌دهند.

در مطالعه ای که بر روی بیش از 16 هزار كودك كه بیشتر آنها در سال‌های اولیه ی تحصیل بودند خواستند ارزشیابی كنند كه كودك چه‌قدر بر خود كنترل دارد، چند وقت یك‌بار رفتار ضعیف یا نامناسب از خود نشان می‌دهد و آیا به‌خوبی به همسالانش احترام می‌گذارد و با آنها تعامل دارد یا نه؟ محققان نمرات به‌دست آمده را با اظهارات والدین مبنی بر این‌كه چند وقت یك‌بار به مكان‌های مذهبی می‌روند، آیا در مورد دین با كودكشان صحبت می‌كنند یا خیر و آیا بر سر مسائل دینی در خانه مشاجره می‌كنند یا نه، مقایسه كردند.

نتیجه این بود: كودكانی كه والدینشان به‌طور مرتب در مراكز دینی شركت داشتند (به‌خصوص وقتی هر دوی آنها بسیار مرتب به این مراكز می‌رفتند) و با كودكشان در مورد دین صحبت می‌كردند، نسبت به كودكانی كه والدینشان مذهبی نبودند، هم از طرف والدین و هم از طرف مربیان نمره ی بهتری در مورد كنترل بر خود، مهارت‌های اجتماعی و تمایل به یادگیری كسب كردند.

همچنین این پژوهش نشان داد هنگامی كه والدین غالباًً بر سر مسائل مذهبی بحث و مشاجره می‌كردند، كودكان بیشتر مشكل داشتند.

محققان در توجیه این یافته‌ها می‌گویند: آموزش‌های مذهبی و تربیت اسلامی کودکان به سه دلیل می‌تواند برای كودكان خوب باشد؛ اول این‌كه گروه‌های مذهبی از والدین حمایت اجتماعی می‌كنند و این برای رشد مهارت‌های آنان مفید است. كودكانی كه بـه این گروه‌های مذهبی آورده می‌شوند وقتــی همـان حرف‌های والدین شــان را می‌شنوند كه بزرگســـالان دیگر هـم آنها را تأیید می‌كنند، حرف‌های والدین شـان را در خانـه عمـیق‌تر درك می‌كنند.

دوم این‌كه در تربیت اسلامی کودکان انواع ارزش‌ها و هنجارهایی كه در گروه‌های مذهبی مبادله می‌شود، اغلب به فداكاری و طرفــداری از خانـواده گرایش دارند. این ارزش‌ها در شكل‌گیری ارتباط والدین با كودكان و در نتیجه رشد كودكان در واكنش به این ارتباط بسیار بسیار مهم هستند .

در آخر سازمان‌های مذهبی مهارت‌های والدین را با معانی مقدس عجین می‌كنند.

تربیت اسلامی کودکان چگونه باید انجام پذیرد؟
والدین در راستای پرورش مذهبی کودکان باید از برخی رفتارها که به ظاهر برای پرورش مذهبی، ولی در واقع مانع چنین هدفی هستند، پرهیز کنند که موارد ذیل نمونه ای از راههای تربیت اسلامی کودکان می باشد می باشد:

1- پرهیز از به کارگیری مفاهیم منفی: به منظور پرورش کودک و تربیت اسلامی کودکان باید به حلاوت ها و زیبایی های دین تأکید کرد. کودکان باید با محبت و عشقی که خداوند به همه انسان ها مخصوصاً کودکان دارد، آشنا شوند. چون تصویر اولیه ای که والدین از بالاترین موضوع مذهبی، یعنی خداوند ایجاد می کنند، در گرایش کودک به مذهب اثر شگرفی دارد. بسیاری از والدین در برابر شیطنت های کودکان، مشکلات رفتاری و حتی رفتارهای طبیعی آن ها که خارج از حوصله خودشان است، به استفاده ابزاری از مفاهیم مذهبی روی آورده و خداوند را متهم می کنند که کودکان شلوغ را عذاب می کند و تصویر یک موجود شکنجه گر را از خداوند در ذهن کودک ترسیم می کنند؛ در حالی که عذاب خداوند برای مکلف گناه کار است نه کودکان.

2- تربیت اسلامی کودکان با پرهیز از اجبار در رفتارهای مذهبی: بررسی ها نشان می دهد که بیش تر مخالفان مذهب، از دو گروه می باشند، گروه اول: کسانی که در دوران کودکی و نوجوانی از آگاهی و تربیت مذهبی مناسب برخوردار نبوده اند. گروه دوم: کسانی هستند که تربیت مذهبی آن ها در کودکی با خشونت و سخت گیری همراه بوده است و در حالی که مساله ای را نمی فهمیده اند، آن ها را وادار به عمل کردن به آن می کردند. لذا والدین متدین نباید فرزندان خود را در انجام عبادات و رفتارهای دینی تحت فشار قرار دهند. آن ها باید کلیات دین را بگویند و رفتارها را به او آموزش دهند و در امور جزئی نیز به طور نامحسوس، رفتار و اعمال فرزندان خود را کنترل کنند.

3- پرهیز از انتقاد و سخت گیری: برای دست یابی به تربیت اسلامی کودکان، نباید کودکان و نوجوانان را در معرض انتقاد و ایرادهای فراوان قرار داد و آن ها را به صورت منفی با مذهب و ارزش ها آشنا کرد. شخصیت مذهبی کودک زمانی شکل می گیرد که متناسب با خواسته ها و روحیات و کشش های درونی او رفتار شود و آن در صورتی است که انگیزه های مذهبی به همراه امید و احساس های مثبت به او منتقل شود، نه سخت گیری و انتقاد؛ چرا که انتقاد زیاد از آن ها در هر زمینه ای که باشد، آنان را به سرکشی وامی دارد و تذکر فراوان، موجب پیدایش لجاجت و مقاومت می شود.

حضرت علی (علیه السلام): الا فراط فی الملامة یشب نیران اللّجاج؛ زیاده روی در ملامت، آتش لجاجت را شعله ور می کند.

انتقاد و سخت گیری بی مورد نه تنها تربیت اسلامی کودکان را مورد خدشه قرار می دهد، بلکه موجب مشکلات روحی و روانی نیز می گردد.

4- پرهیز از استدلال های فراتر از توانایی های ذهنی کودک و نوجوان:

شیوه تبلیغ انبیا این بود که با هر فردی به اندازه درک و فهم خود او سخن می گفتند، توجه به این مساله لازم است که کودکان هنوز به دوره تفکر مذهبی شخصی نرسیده اند و ذهن آن ها قدرت کافی برای درک مسائل و ادله پیچیده را ندارد و از هر استدلالی برای اثبات خداوند و یا هر جنبه ای از دین که فراتر از توانایی های ذهنی آن ها باشد، برداشت های ساده، مطلق و غیرواقعی خواهند داشت و اغلب از معنای ظاهری جملات فراتر نخواهد رفت. وقتی هم که در درک مساله شکست بخورند این شکست را متوجه استدلال و بطلان اصل مساله می دانند.

5- جلوگیری از ادامه و تثبیت تفکر خام مذهبی برای تربیت اسلامی کودکان:

کودکان در سنین خردسالی از طریق تخیل، نمادسازی و الگوسازی به تفکر می پردازند. آن ها برای بیان احساس ترس و اضطراب خود، آن را به شکل غول و هیولا به تصویر می کشند و موجودات خوب و دوست داشتنی را به صورت فرشته و امثال آن ترسیم می کنند، به منظور نزدیک تر کردن درک و تفکر کودکان به حقایق چنین مفاهیمی، باید آن ها را به تجارب محدود کودکانه خودشان ارجاع داد؛ به عنوان مثال وقتی کودک از والدین خود درباره مکان، اندازه و شکل خداوند سوال می کند باید در پاسخ او با بیان های سلبی گفته شود: خدا مثل ما نیست که دست و پا داشته باشد، در خانه ای زندگی کند یا قابل دیدن و لمس کردن باشد.

چنین پاسخی هم به زدوده شدن مفاهیم خام موجود در ذهن کودک کمک می کند و هم سوال و کنجکاوی و میل درونی کودک به کشف حقایق دینی باقی مانده و ادامه آن به کشف درونی دین منجر خواهد شد.

 

منبع : بیتوته

 

admin بازدید : 221 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 اواخر اردیبهشت و اوایل تا اواسط خرداد برای دانش‌آموزان یادآور امتحانات پایان سال و نتیجه یک سال تحصیل است. بسیاری از والدین که کسب نمرات بالا را تنها نشانه موفقیت فرزندان می‌دانند در این روزها با محدود کردن بسیاری از تفریحات و برنامه‌های خانوادگی توجه شان را به امتحانات فرزند معطوف کرده و با محدود کردن او تصور می‌کنند همه شرایط را برای کسب بهترین نمره و موفقیت او فراهم کرده‌اند. اما با اعلام نتایج امتحانات کاخ آرزوهای والدین خراب می‌شود.

در ایام پایانی سال تحصیلی و نزدیک شدن به روزهای امتحان، والدین به عنوان افرادی که تأثیر زیادی در آرامش فرزندان و کاهش خستگی آن‌ها و حضور با آمادگی کامل در جلسات امتحان داشته باشند باید نکات روانشناسی مهمی را مد نظر بگیرند.

دکتر کرامتی-  با تأکید بر این‌که  والدین نباید روی نمرات درسی و بخصوص نمرات پایان سال تأکید زیادی داشته باشند می‌گوید: «نمره ملاک خوبی برای سنجش معلومات کودک نیست مهم یادگیری او است. خوشبختانه در چند سال گذشته با حذف نمرات از پایه ابتدایی و جایگزینی آن با ارزشیابی توصیفی گام مهمی در کاهش استرس دانش‌آموزان برای امتحانات برداشته شده است.

محبت های بی قید و شرط
نکته بعدی که والدین باید به آن توجه داشته باشند محبت کردن بدون قید و شرط به فرزندان است. یعنی این‌که آن‌ها باید در هر شرایطی عشق و محبت خود را به فرزندان ابراز کنند. نباید این عشق و محبت مشروط به کسب نمرات خوب در امتحانات باشد. متأسفانه بسیاری از والدین زمانی که فرزندشان نمرات عالی کسب می‌کند محبت و علاقه زیادی به او نشان می‌دهند و همین امر باعث می‌شود کودک در زمان امتحانات نگران از دست دادن محبت والدین شود و تصور کند در صورتی که نتواند نمره‌ای عالی کسب کند محبت پدر و مادر را از دست خواهد داد.» مترجم کتاب «5 زبان عشق در تربیت کودکان»

با اعتقاد به این‌که  برای عشق ورزیدن به فرزندانمان باید آن‌ها را بخوبی بشناسیم و بر اساس آن، زبان عشق را پیدا کنیم و حرف بزنیم می‌گوید: « وعده دادن یکی از رفتارهایی است که والدین در فصل امتحانات به فرزند می‌دهند و تصورشان این است که با این کار انگیزه او را در کسب نمرات عالی بیشتر خواهند کرد درحالی که این کار استرس زیادی به فرزند وارد می کند. برخی والدین هم متأسفانه علاوه بر وعده دادن به آن عمل نمی کنند و این شدت آسیب‌پذیری دانش‌آموز را بیشتر می‌کند.»

کارنامه والدین در فصل امتحانات
بیاموزیم که بچه‌ها باید در حال زندگی کنند نه در گذشته و نه در آینده. نتیجه زندگی در آینده نگرانی است و زندگی در گذشته نیز افسوس به همراه دارد؛ باید به بچه‌ها بیاموزیم انجام کارهای خود را به تعویق نیندازند و هیچ وقت درس خواندن را به شب‌های قبل از امتحان موکول نکنند. خواندن یک کتاب در شب امتحان علاوه بر خستگی مفرط قدرت یادگیری را کاهش می‌دهد و دانش‌آموز فقط به حفظ کردن درس بسنده می‌کند.

دکتر بیگدلی- روانشناس بالینی نحوه برنامه‌ریزی برای دانش‌آموزان در فصل امتحانات و همچنین نوع عملکرد والدین در این فصل را با چند فاکتور مهم مرتبط می‌داند و می‌گوید:‌ «نخستین فاکتور سن است. یعنی این‌که نوع رفتار والدین باید متناسب با سن  کودک باشد. برای دانش‌آموز مقطع تحصیلی ابتدایی نباید در درس و کسب نمره و همچنین فعالیت‌های ورزشی سختگیری کرد. هدف از تحصیل باید یادگیری باشد و نباید از همان ابتدای تحصیل کسب نمره بالا را شرط موفقیت دانست. همچنین باید جنسیت را نیز در نظر گرفت و در نوع برخورد با فرزندان دختر و پسر باید ظرافت‌های رفتاری بیشتری به کار برد و در نوع گفتار باید دقت داشت. باید شخصیت فرزند را به خوبی شناخت و از دخالت غیرهوشمندانه پرهیز کرد. این دخالت‌ها روند مطالعه او را مختل می‌کند. والدین باید بدانند رقابت گاهی تخریب‌کننده است و این ما هستیم که گاهی به این رقابت‌ها دامن می‌زنیم. باید به فرزند گوشزد کرد تلاش او است که اهمیت دارد و هر نتیجه‌ای که به‌دست بیاید چیزی از ارزش کار او کم نمی‌کند.

آماده سازی خانه
وی درباره آماده کردن محیط خانه برای امتحانات پایان سال می‌گوید:‌ «آماده کردن محیط خانه برای فصل امتحانات اهمیت دارد. نوجوانان زیادی برای مشاوره به من مراجعه می‌کنند و از رفت و آمدها و مهمانی‌های والدین در روزهای پایانی سال تحصیلی گلایه دارند. والدین آن‌ها توجهی به این‌که زمان امتحانات باید مهمانی‌ها را کم کنند ندارند. والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که آن‌ها نقشی اساسی در موفقیت فرزند در فصل امتحانات دارند. باید با کاهش دفعات مهمانی از کسانی که می‌خواهند برای مهمانی به خانه آن‌ها بیایند خواهش کنند تا آن را به زمان دیگری موکول کنند. در این ایام باید با فرزندمان همراهی کنیم و به تغذیه و خواب  او نیز توجه ویژه‌ای داشت. همچنین والدین باید ارتباط سازنده‌ای با مدرسه داشته باشند و از برنامه امتحانات او آگاهی پیدا کنند و نیز با آگاهی از برنامه امتحانی برنامه‌ریزی مناسبی برای او انجام دهند.»

اما دنیای اینترنت و بازی‌های رایانه‌ای یکی از مهمترین موانع تمرکز دانش‌آموزان بر دروس است. دکتر محمدرضا کرامتی در این ارتباط می‌گوید:‌ «تحقیقات نشان داده است به هر میزان که دانش‌آموز در ایام امتحانات با اینترنت و بازی‌های کامپیوتری کمتر سر وکار داشته باشد موفقیت بیشتری در درس و امتحانات کسب می‌کند. نکته دیگری که والدین باید آن را به فرزندشان بیاموزند تأکید بر اولویت‌ها است، یعنی این‌که فرزندان باید فعالیت‌های روزانه خود را اولویت بندی کنند. با این کار فرزندان برنامه‌ریزی در زندگی را آموزش می‌بینند و برای آینده تحصیلی و زندگی شان برنامه‌ریزی می‌کنند.

نقش اولیاء مدرسه
در کنار خانواده، مربیان و معلمان نیز نقش زیادی در آماده‌سازی دانش‌آموز برای فصل امتحانات و کاهش استرس‌های آن‌ها دارند. نخستین و مهمترین کاری که معلمان و مربیان باید مدنظر داشته باشند این است که نباید بچه‌ها را با هم مقایسه کنند. دهه‌های قبل این روش برای ترغیب دانش‌آموزان در مدارس معمول بود و بسیاری از ما خاطرات خوبی از این نوع رفتار نداریم و بررسی‌های روانشناسی نشان می‌دهد این شیوه تربیتی نامناسب‌ترین روش است و رقابت به هرشکلی برای آن‌ها مخرب است. باید روی افزایش قدرت یادگیری دانش‌آموز تأکید کنیم تا بازخوردهای مناسبی بگیریم.»

دکتر بیگدلی نیز با تأکید بر حساس بودن روحیه دانش‌آموزان مقاطع تحصیلی بعد از دوران ابتدایی می‌گوید: « در مقاطع مختلف تحصیلی فرزندان والدین باید مراقب رفتار خود باشند. نوجوانان از روحیه بسیار حساسی برخوردارند، بطوری که اگر در زمینه تحصیل آن‌ها سختگیری کنیم باعث می‌شود که از درس زده شده و با تصور این‌که می‌توانند با کار کردن آینده بهتری برای خود دست و پا کنند درس و مدرسه را رها می‌کنند.. در روزهای امتحان که والدین شاهد تلاش بیشتری از سوی دانش‌آموز هستند باید بپذیرند که شرایط با چند ماه قبل تفاوت کرده است و در ابتدا باید توکل کردن را به فرزندان یاد داد. پس از آن باید به آن‌ها آموخت هر درس، روش مطالعه خاصی دارد و برای پیدا کردن آن می‌توان از مشاوران تحصیلی و معلمان کمک گرفت. مشکل بسیاری از دانش‌آموزان این است که با روش صحیح مطالعه کتاب‌های درسی آشنایی ندارند و نمی‌توانند برای خواندن کتاب درسی و نحوه استراحت بین ساعت‌های مطالعه برنامه‌ریزی داشته باشند.»

درس خواندن در رأس هرم فکری ما قرار دارد، اما باید در آن تنوع نیز وجود داشته باشد و در کنار آن درس، تفریح  و ورزش هم باشد. یادمان باشد درس همه چیز نیست و یاد بگیریم که تلاش مهم است. بسیاری از والدین فرزندشان را در روز کنکور همراهی می‌کنند و متأسفانه با گفتن این جمله که امروز روز مهمی برای تو و ما است عملاً به او استرس وارد می‌کنند. این دانش‌آموز با این استرس در جلسه کنکور حاضر می‌شود و تصور می‌کند اگر قبول نشود زندگی خود و خانواده‌اش را نابود خواهد کرد. والدین باید با آرامش دادن به فرزند به او اطمینان دهند با تلاش زیادی که کرده و زحماتی که آن‌ها شاهد آن بوده‌اند حتماً در امتحان موفق خواهد شد.

والدین باید بدانند فرزندان ابزاری برای رسیدن به آرزوهای ازدست رفته شان نیستند و اصرار و سخت گیری های آن‌ها اضطراب بچه‌ها را بیشتر می‌کند.

 

منبع : بیتوته

برترین ها

admin بازدید : 234 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

۳ ماده غذایی طبیعی برای تقویت کوتاه مدت فعالیت‌های ذهنی
۱- قهوه
قهوه یک نوشیدنی بسیار خوب برای تقویت ذهن است. مصرف روزانه یک تا ۲ فنجان می‌تواند باعث افزایش سطح هوشیاری و دقت شود؛ اما توجه داشته باشید اگرچه مصرف قهوه برای دفعات اول و یا با فواصل زمانی طولانی‌ مدت این تأثیر را بر مغز گذاشته و باعث افزایش سطح هوشیاری می‌شود، اگر شما در مصرف آن زیاده‌روی کنید و هر روز و هر دم به فکر نوشیدن قهوه باشید، نه تنها تأثیر اولیه را نخواهد داشت، با ایجاد خستگی و بی‌حالی مشکل شما را بیشتر هم می‌کند. پس فراموش نکنید قهوه مثل یک شمشیر دو لبه است. هیچ‌وقت آن را دوست صمیمی خود ندانید.

 

۲-کربوهیدرات‌های باکیفیت برای افزایش تمرکز
سعی کنید قبل از امتحان یک میان‌وعده کربوهیدراتی کوچک بخورید. مثل یک بیسکویت سبوس‌دار و یک لیوان آب پرتقال. این میان‌وعده قندخون شما را تنظیم می‌کند و با تامین تغذیه مغزی تمرکز لازم برای امتحان را افزایش می‌دهد. هیچ‌وقت با معده خالی به جلسه امتحان نروید.
از طرفی، معده‌ی کاملا پر هم می‌تواند مشکل‌ساز باشد؛ مثلاً زمانی که شما یک وعده غذایی سنگین مثلاً یک بشقاب پر ماکارونی میل کرده و سر جلسه امتحان حاضر شوید. در این شرایط مغز با اطلاع از حضور این همه غذا در معده دستور به افزایش جریان خون به دستگاه گوارش را می‌دهد تا هضم و جذب مواد غذایی صورت گیرد. پس قطعاً از جریان خون مغزی و قدرت واقعی مغز در فعالیت‌های ذهنی هم کاسته خواهد شد. خواب‌آلودگی به دنبال صرف وعده غذایی سنگین هم که جای خود را دارد. پس در انتخاب این میان‌وعده هم دقت کنید.

۳- گلوکز برای حافظه
همان‌طور که می‌دانید رژیم غذایی ما سه جزء اصلی دارد. کربوهیدرات (قند)، پروتئین و چربی. این ترکیبات بعد از ورود به بدن و هضم و جذب به ترکیبات ریزتر و قابل‌جذب خود تبدیل شده و به سلول‌های بدن ارائه می‌شوند. سلول‌ها هم از آن‌ها برای تغذیه خود استفاده می‌کنند. مسئله آنجاست که یک دسته از سلول‌های بدن ما فقط و فقط قندها را غذای خود می‌دانند. آن هم گلوکز را! آن‌ها همان سلول‌های مغزی هستند که برای فعالیت خود فقط و فقط از قند استفاده می‌کنند.

 

پس چرا گفتیم قبل امتحان کربوهیدرات پیچیده مثل بیسکویت سبوس‌دار بخورید و نگفتیم قند یا شکلات؟
تنظیم قندخون ما با هورمونی به نام انسولین انجام می‌شود. قندخون بالا ترشح انسولین را افزایش می‌دهد و این انسولین سعی در کاهش سطح قندخون دارد. اگر ما یک شکلات یا چند حبه قند و یا هر نوع دیگری از قند ساده را مصرف کنیم، قندخون ما سریعاً افزایش پیدا می‌کند. سریعاً انسولین را تحریک می‌کند و انسولین هم به سرعت افزایش قندخون را سرکوب کرده و قند دوباره افت می‌کند. خب حالا فکرش را بکنید! قندخون چند دقیقه بعد از شروع امتحان افت می‌کند؛ اما کربوهیدرات‌های پیچیده و پر فیبر مثل همان بیسکویت سبوس‌داری که گفتیم این‌طور نیستند. قندخون را آرام‌آرام بالا می‌برند و انسولین هم آرام‌آرام تحریک شده و قند را تنظیم می‌کند. بدون اینکه باعث افت قندخون شود.

و حالا مواد غذایی که فواید طولانی مدت برای تقویت فعالیت‌های ذهنی دارند:
۱- سبزیجات و حبوبات
ویتامین‌هایی نظیر ویتامین B6 و B12 نقش بسیار مهمی در حفظ فعالیت‌های ذهنی و تقویت سیستم عصبی مرکزی دارند. این ویتامین‌ها باعث تقویت حافظه و هوشیاری می‌شوند. درست است که این ویتامین‌ها را به راحتی می‌توان با خوردن یک مولتی‌ویتامین دارای B6 و B12 تامین کرد؛ اما خوردن منابع غذایی طبیعی آن می‌تواند مفیدتر باشد. اسفناج، کلم بروکلی و لوبیاها از منابع غنی این ویتامین‌ها هستند که علاوه بر آن دارای آهن، فیبر بالا و ویتامین‌ها و املاح دیگری هم هستند.

 

۲- ماهی
ماهی با دارا بودن امگا ۳ از بهترین دوستان علاقه‌مند به کتاب و مطالعه است. یک ماده غذایی پر انرژی و سبک که در مقایسه با گوشت قرمز و سایر پروتئین‌ها ارزش بالاتری دارد. امگا ۳ از مهم‌ترین چربی‌های لازم برای سلول‌های مغزی و فعالیت‌های آن‌هاست. علاوه بر آن ماهی حاوی سطح بالایی از ویتامین‌های B و سلنیوم است که برای فعالیت‌های مغزی و تمرکز ضروری‌اند. برای رسیدن به این تأثیرات ماهی لازم است هفته‌ای ۲ تا ۳ واحد ماهی مصرف کنید و هر واحد ماهی تنها معادل یک قوطی کبریت ماهی است.

 

۳- مواد غذایی حاوی آنتی‌اکسیدان
مواد غذایی حاوی آنتی‌اکسیدان با حفاظت از مغز در مقابل آسیب به غشاء سلول‌های عصبی و پیشگیری از دمانس و زوال عقل نقش بسیار مهمی در تقویت هوشیاری، تمرکز و فعالیت‌های ذهنی بر عهده دارند. در این میان میوه‌های تیره‌رنگ مثل توت سیاه، زغال‌اخته، توت‌فرنگی، سبزیجات برگ‌ سبز و مرکبات مخصوصاً پرتقال و گریپ‌فروت بیش‌ترین میزان آنتی‌اکسیدان‌ها را دارا هستند.

 

۴- آب
دهیدراتاسیون یعنی کاهش سطح آب بدن از وضیعت طبیعی که اولین و بیش‌ترین تأثیر را بر مغز و سیستم عصبی می‌گذارد. آب در تمام واکنش‌های شیمیایی بدن ما نقش حیاتی دارد. پس سرعت عملکرد سلول‌های مغزی در کاهش آب بدن کاهش پیدا کرده و حتی متوقف می‌شود؛ بنابراین لازم است برای حفظ عملکرد سالم بدن خود روزانه حدود ۸ لیوان آب مصرف کنیم. دقت داشته باشید منظورمان از آب، آب خالص است و نوشیدنی‌هایی مثل چای، آب‌میوه‌ها و نوشابه‌ها هرگز جایگزین آب خالص نخواهند بود.

 

 منبع : بیتوته

 

 

admin بازدید : 251 دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 شکایت بسیاری از والدین این است که کودکانشان به حرف آنها گوش نمی کنند. چرا آنها به حرف تان گوش نمی دهند؟ ما در این مطلب می خواهیم به شما آموزش دهیم که چگونه می توانید از این رنج رهایی یابید و کاری کنید که فرزند خردسالتان حرف شما را بشنود و گوش کند.

1- گفتگو را متوقف کنید
شاید این جمله خیلی برایتان گران باشد اما باید بدانید که میزان صحبت ما والدین با فرزندان مان بسیار زیاد است. یک محقق و روانشناس آمریکایی تعداد جملات رهنمودی و اصلاحی والدین خطاب به فرزندانشان را در شبانه روز شمرد (جملاتی از قبیل لباست را آویزان کن، بشقابت را تمیز کن). تعداد این جملات حدود 200 جمله بود.

واقعا چقدر از این جملات مورد نیاز است؟ با یک بررسی دقیق علمی می توان گفت تنها در حدود 25 درصد. در حقیقت، در یک روز فقط 50 جمله رهنمودی و امری برای بچه ها جذاب و شنیدنی است. البته این خبر خیلی بدی هم نیست، به این شرط که شما این 50 جمله را بشناسید و سعی کنید بیش از آن حرف رهنمودی نداشته باشید.

2- اجازه دهید نتایج طبیعی آشکار شوند
همانطور که گفتیم کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید. اگر کودکتان اتاقش را تمیز نمی کند مهم نیست، اجازه دهید که او با پیامد طبیعی داشتن یک اتاق کثیف و بدبو مواجه شوا. اگر لگوها و وسایل بازی اش را جمع نمی کند مهم نیست، آنها را در یک جعبه بریزید و از اتاق او بیرون ببرید و تا مدت معینی آنها را به او ندهید.

3- مدل گوش دادن فعال
بچه ها بیشتر از طریق مشاهده یاد می گیرند، بنابراین به آنها اجازه و فرصت دهید که با رفتارهای الگو مواجه شوند، به همین دلیل والدین نیز باید خود الگویی از یک شنونده خوب باشند اما متاسفانه بسیاری از والدین شنوندگان خوبی نیستند.

آنچه که دیگران می گویند را می شنوند، اما این در حالی است که یک گوش شان را به چیزی که گفته می شود تیز کرده اند و گوش دیگرشان را به چیز دیگری سپرده اند و احتمالا سرشان هم به روی آسمان یا زمین است.

گوش دادن فعال چیزی بیش از شنیدن مکانیکی گوش ها است. در این مدل تمام بدن در خدمت و کار است. در گوش دادن فعال ما نیاز داریم که چیزی بیش از واژه ها را بشنویم و بتوانیم معنای جملات را هم دریابیم و به آن پاسخ دهیم.

4- عشق، عشق، عشق
گاهی اوقات بچه ها برای اینکه به ما پیامی را بدهند به حرف مان گوش نمی کنند. آنها با گوش نکردن به حرف مان به ما یک نکته را می گویند: «تو نمی توانی من را درست کنی و من از ریاست کردن تو خسته شده ام.»

شما باید در بانک عشق به فرزند سپرده گذاری کنید، بنابراین همین الان فرصت خوبی است که آنها را بغل کنید.

5- نجوا کردن
اگر شما همه راه های بالا را امتحان کردید و بچه هایتان هنوز به حرف تان گوش نمی دهند این راه حل را امتحان کنید. بچه ها همیشه به این نتیجه می رسند که سرشان فریاد کشیده می شود. پایین آوردن صدا تا حد یک نجوا دقیقا برخلاف آن چیزی است که آنها انتظار دارند و این منتج به پیامد جدید جالبی برایتان خواهد شد.

از طرف دیگر، موقعی که شما با صدای آرام صحبت می کنید، بچه ها وادار می شوند که برای دقت به آنچه می گویید به شما نزدیکتر شوند. چه چیزی بهتر از این؟ آیا ما دوست نداریم که فرزندمان به ما نزدیکتر شود؟

 

منبع : بیتوته

برترین ها

admin بازدید : 192 یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

بلوغ یک دوره مشخص است که از طریق بعضی تغییرات در تکامل و رشد پسران نوجوان شناخته می‌شود. این تغییرات در زمان دیگری در طول حیات فرد اتفاق نمی‌افتند و ویژگی‌های خاصی دارند که با شناخت آنها و انتقالشان به پسران نوجوان می‌توان به آنها کمک کرد تا این دوران را به آرامی سپری کنند. در این زمینه با دکتر صفوی، روانپزشک گفت‌وگویی انجام شده که حاصل آن را در پی می‌خوانید.

دکتر صفوی، روانپزشک معتقد است از سن 10 تا 12 سالگی باید مسائل مربوط به بلوغ به پسران نوجوان آموزش داده شود و اطلاعاتی در زمینه بهداشت و تغییرات فردی از طریق والدین در اختیار آنها قرار گیرد. بلوغ زودرس در پسران در نه سالگی و بلوغ دیررس در 13 سالگی آغاز می‌شود. ولی در کل فرایند بلوغ به دو تا پنج سال زمان برای کامل‌شدن نیاز دارد.

مهم‌ترین تغییرات دوران بلوغ
در دوران بلوغ، پسران نوجوان با تغییرات مختلفی مانند کلفت شدن صدا، بزرگ شدن بینی و رویش مو در صورت و مساله احتلام شبانه روبه‌رو می‌شوند. احتلام شبانه که اصولا با خارج شدن منی در هنگام خواب برای پسران نوجوان اتفاق می‌افتد اولین علامت بلوغ است.

تقسیم‌بندی مراحل بلوغ
این روانپزشک با بیان اینکه بلوغ دوره نسبتا کوتاهی است و از دو تا چهار سال طول می‌کشد، دوران آن را به سه مرحله قبل از بلوغ، بلوغ جنسی و بعد از بلوغ تقسیم می‌کند: در مرحله قبل از بلوغ که با رویش مو در اعضای بدن همراه است از 10 تا 12 سالگی شروع می‌شود که بهترین مرحله برای آموزش اطلاعات دوران بلوغ به پسران نوجوان است.
ارائه اطلاعات در زمینه مسائل دوران بلوغ به دختران و پسران باید توسط والدین همجنس آنها صورت بگیرد و در صورت نبود والدین، پدربزرگ یا مادربزرگ باید این وظیفه را بر عهده بگیرند و در صورت نبود آنها نیز باید انتقال این اطلاعات توسط روانپزشک انجام شود. بهتر است به نوجوانان دختر و پسر در خصوص مسائل بلوغ جنس مخالف نیز در حد لازم اطلاعات داده شود.


نوسان شدید هورمون‌ها در بدن نوجوان در دوران بلوغ وی را تحریک‌پذیرتر، پرخاشگرتر و افسرده‌تر می‌سازد. بالارفتن و پایین آمدن سطح هورمون‌ها در شروع دوران بلوغ دیده می‌شود، ولی به زودی ثابت می‌شود. بنابراین بین هورمون‌ها و دمدمی بودن نوجوان فقط در اوایل دوران نوجوانی و زمانی که سطح هورمون‌ها دارای نوسان است رابطه وجود دارد. پس می‌توان گفت هورمون‌ها فقط دراوایل دوران بلوغ موجب دمدمی بودن نوجوانان می‌شوند.

مرحله بلوغ جنسی
در مرحله بلوغ جنسی سلول‌های جنسی ایجاد شده و اسپرم‌های زنده در ادرار پسران نوجوان یافت می‌شود. آغاز این مرحله از 13 سالگی است. در مرحله بعد از بلوغ نیز صفات ثانویه جنسی ظاهر شده و عمل تولیدمثل کامل می‌شود. این مرحله از سن 15 سالگی شروع می‌شود. تغییرات بلوغ در پسران بین سال‌های 10 و 16 زندگی رخ می‌دهد و معمولا دو سال دیرتر از دختران شروع می‌شود. طول مدت تحولات در پسران طولانی‌تر است و منجر به قد بلندتر شدن پسران در مقایسه با دختران می‌شود.

تغییرات جسمی پسران نوجوان در دوران بلوغ
رشد ناگهانی قد، وزن و ابعاد بدن، رشد موهای زاید در قسمت‌های مختلف بدن، رویش ریش و سبیل در صورت و رویش مو روی قفسه سینه، کلفت و دورگه شدن صدا، ایجاد جوش بر روی صورت به علت افزایش ترشح غدد چربی، افزایش میزان تعرق به دلیل افزایش فعالیت غدد تعریق، بزرگ شدن ناحیه تناسلی و ظهور احتلام شبانه ازتغییرات فیزیکی دوران بلوغ است. تغییرات روحی دوران بلوغ هم خود را به صورت گوشه‌نشینی، احساس دلتنگی و ناسازگاری نشان می‌دهند.

تغییرات روحی نوجوانان در دوران بلوغ
دکتر صفوی بلوغ را علاوه بر تغییرات مشخص جسمی شامل تغییرات روحی نیز می‌داند: علاوه بر تغییرات جسمی و جنسی، بلوغ با تغییرات عاطفی و روانی شگرفی در پسران نوجوان نیز همراه است. بی‌ثباتی عاطفی در رفتار نوجوان مشاهده می‌شود. رفتار او گاه بسیار ظریف و گاه بسیار خشن شده و امکان انتخاب‌های قطعی و صحیح برای نوجوان محدود می‌شود. نوجویی و نوخواهی هم در رفتارهایی مثل مدل‌های لباس و آرایش مو ایجاد می‌شود. نوجوان احساس استقلال پیدا می‌کند و با رشد و تحول روانی، رفتارهایی از خویش نشان می‌دهد که حاکی از پیام آنها مبنی بر رسیدن به استقلال است و امکان دارد با والدین، خانواده و مدرسه درگیری‌های مختلف پیدا کند. تصمیم‌گیری‌های خودسرانه با تکیه بر این ویژگی که دیگر خود را بزرگسال و از لحاظ فکری پخته می‌بیند، اتفاق می‌افتد.


در این دوران ممکن است فشارهای روانی مختلفی پسران نوجوان را تهدید کنند. نگرانی درمورد آینده تحصیلی، خدمت سربازی، آینده شغلی و وضع مالی با افزایش سن نوجوان و نزدیک شدن به سال‌های پایانی نوجوانی افزایش پیدا می‌کند. نگرانی از احتمال عدم موفقیت در کنکور ورودی دانشگاه‌ها و عواقب آن و مواجه شدن با آینده مبهم شغلی سردرگمی‌های نوجوان را افزایش می‌دهد که حمایت اطرافیان و مشاوره با افراد توانمند می‌توانند از پیدایش عواقب ناخوشایند روانی پیشگیری کنند.

 

منبع : بیتوته

 

admin بازدید : 169 یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 اعتماد به نفس پایین یا اعتماد به نفس بالا، مانند سایر ویژگی‌های شخصیتی کودکان، دارای نشانه‌های مختلفی است. با شناخت این نشانه‌ها، می‌توانید میزان اعتماد به نفس کودک دلبندتان را تشخیص داده و در راستای بهبود یا تقویت آن اقدام کنید.

 در این بخش تعدادی از نشانه های کودکانی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند، ارایه شده است. هر چه کودک نشانه های بیشتری داشته باشد و شدت این نشانه ها بیشتر باشد، اعتماد به نفس او پایین تر است. این نشانه ها عبارتند از:

کودک خود را حقیر و بی‌ارزش می‌داند.
* از انجام کارهای جدید اجتناب می‌کند.
* آرزو دارد که فرد دیگری باشد.
* تصمیم گیری برایش دشوار است.
*   به آینده امیدوار نیست.
*  به بچه‌های کوچک‌تر از خود تمایل به زورگویی دارد.
*  در برابر همسالانش احساس ضعف می‌کند.
*  تحت سلطه همسالان خود است.
*  درباره خودش اطلاعات کمی به دیگران می‌دهد.
* گوشه‌گیر است و در مهمانی ها و مجالس شرکت نمی‌کند.
*  درباره همسالانش به ویژه کسانی که از او برتر هستند، بدگویی می‌کند.
*  در رویارویی با شرایط جدید مضطرب می‌شود.
*  در مدرسه و کلاس درس، کم حرف می‌زند.
*  نیاز دارد که به او توجه کنند.
*  از شکست می‌ترسد.
*  در دوست‌یابی و حفظ دوستانش مشکل دارد.
*  نیاز شدیدی به تشویق و جلب توجه دیگران دارد.

 نشانه‌های کودک دارای اعتماد به نفس بالا
در این بخش تعدادی از نشانه‌های کودکانی که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند، ارایه شده است. هر چه کودک نشانه های بیشتری داشته باشد و شدت نشانه ها در او بیشتر باشد، اعتماد به نفس او بالاتر است. این نشانه عبارتند از:

*  کودک برای خود ارزش و احترام قایل است.
*  با دیگران به خوبی ارتباط برقرار می‌‌کند.
*   به توانایی های خود اعتماد دارد.
*  انتقاد را بدون احساس خشم و گرفتن حالت تدافعی می‌پذیرد.
*  تجارب جدید را می‌پذیرد.
*  توانایی تحمل شکست را دارد.
*  می‌تواند احساساتش را ابراز کند.
*  می‌تواند نظرش را برای دیگران بیان کند.
*   در موقعیت‌های اجتماعی احساس راحتی و شادی می‌کند.
*   در موقعیت‌های اجتماعی شرکت می‌کند.

admin بازدید : 152 جمعه 19 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

تصوری که شما از پول نزد فرزندتان شکل داده‌اید چگونه است؟ آیا فرزندتان به پول همچون امری مادی و ثابت نگاه می‌کند؟ در این نوشتار، 8 درس پولی گردآوری شده که با آموختن آنها به فرزندانتان، می‌توانید امیدوار باشید نگاه پولی و مالی وی شکلی کمابیش درست‌تر به خود گرفته است.

 

 

 

admin بازدید : 295 جمعه 19 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

اینترنت می تواند مکانی گسترده برای کودکان باشد تا بیاموزند، سرگرم شوند، با دوستان مدرسه ای گپ بزنند، و با آسودگی خیال به مکاشفه بپردازند. اما درست همانند دنیای واقعی، وب هم می تواند برای کودکان خطرناک باشد. قبل از اینکه به کودکانتان اجازه دهید که بدون نظارت شما به اینترنت متصل شوند، یک سری از قوانین باید تعیین شوند.

اگر نمی دانید که از کجا آغاز کنید، در اینجا چندین ایده در مورد چیزهایی که باید با کودکانتان بحث کنید تا به آنها در مورد استفاده ایمن تر از اینترنت بیاموزید، آورده شده است:

1 - کودکانتان را تشویق کنید که تجارب اینترنتی خود را با شما سهیم شوند. همراه با کودکانتان از اینترنت لذت ببرید.

2 - به فرزندانتان بیاموزید که به غرایز خود اعتماد کنند. اگر در مورد چیزی احساس ناخوشایندی دارند، باید به شما درباره آن بگویند.

3 - اگر فرزندانتان به اتاق های گفتگو سر می زنند، از برنامه های پیام رسان فوری و بازی های ویدویی آنلاین استفاده می کنند، یا فعالیت های دیگری که به نامی برای مشخص کردن خودشان نیاز است، انجام می دهند، به آنها در انتخاب این نام کمک کنید و مطمئن شوید که این نام باعث افشاء هیچ اطلاعات شخصی درموردشان نمی شود.

4 - به فرزندانتان تأکید کنید که هرگز آدرستان، شماره تلفن یا سایر اطلاعات شخصی شامل جایی که به مدرسه می روند یا جایی که دوست دارند بازی کنند را ارسال نکنند.

5 - به کودکان بیاموزید که تفاوت بین درست و غلط در اینترنت همانی است که در دنیای واقعی وجود دارد.

6 - به کودکان بیاموزید که چگونه به دیگر استفاده کنندگان از اینترنت، احترام بگذارند. مطمئن شوید که آنها می دانند قواعد رفتار خوب فقط به دلیل اینکه پشت کامپیوتر هستند، تغییر نمی کند.

7 - به فرزندان تأکید کنید که به دارایی های دیگر کاربران احترام بگذارند. برایشان توضیح دهید که کپی های غیرقانونی از کارهای دیگران – مانند موسیقی، بازیهای تصویری و سایر برنامه ها- مانند دزدیدن آنان از یک فروشگاه است.

8 - به کودکان بگویید که هرگز نباید دوستان اینترنتی خود را شخصاً ملاقات کنند. توضیح دهید که دوستان اینترنتی ممکن است همانی که خود می گویند، نباشند.

9 - به کودکانتان بیاموزید که هرچه که می خوانند و می بینند، صحیح نیست. آنها را تشویق کنید که در مورد صحت مطالب اینترنت از شما سؤال کنند.

10 - فعالیت های اینترنتی کودکان خود را با نرم افزارهای پیشرفته کنترل کنید. کنترل های اینچنینی می توانند به شما در تصفیه کردن محتویات مضر، آگاهی از سایت هایی که کودکانتان سر می زنند و فهمیدن آنچه انجام می دهند، کمک کنند.

 

admin بازدید : 225 پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

شايد كوچولوي شما هم ميانه خوبي با كتاب نداشته باشد؛ با 10 روش كارآمد و جهاني كه پدر و مادر ها را در اين زمينه ياري مي  كند، آشنا شويد

كوچولوي ما اهل درس خواندن نيست! اين جمله اي است كه با گسترش تفريحات مجازي و به خصوص بازي هاي رايانه اي از بسياري از والدين مي  شنويم. بد نيست بدانيد اين يك معضل جهاني است كه با وجود افزايش هوش كودكان نسل امروز، حتي در كشورهاي پيشرفته نيز رواج دارد .

 

 صدآفرین بدهید

از چند حرکت تشویق آمیز قوی برای یک شروع کتابخوانی خوب کمک بگیرید. فهرستی از پنج تا 10 کتاب که شما و کودكتان همزمان می توانید بخوانید تهیه کنید. کتاب های خوانده شده تان را در جای دیگری قرار دهید تا برای کودک تان مشخص باشد تا چه حد پیشرفت کرده اید.

کیمبر براون، پژوهشگر تعلیم در آمریکا، معتقد است عامل محرک تشویقی مطالعه در هر کودک متفاوت است. وی می گوید: «بچه ها باید دو چیز را قبول داشته باشند. یکی این که باور کنند از پس خواندن برمی آیند و دیگری این که بخواهند تا مطالعه کنند.

تشویق کودکان به مطالعه

بعضی از بچه ها با یک مهر صدآفرین در ازای هر کتاب مشتاق خواندن کتاب بعدی و بعدی می شوند، در صورتی که به برخی دیگر باید قول پاداشی بزرگ تر داد. مانند رفتن به استخر یا باغ وحش.» با این حال تام بارتلمز مدیر عامل خدمات کتابخانه ای به کودکان، به والدین در مورد قول تماشای تلویزیون هشدار می دهد.

 وی می گوید: «بچه ها باهوش اند. پیامی  که ما می خواهیم به آنها بدهیم این است که مطالعه به خودی خود نوعی پاداش محسوب می شود، ولی وقتی تماشای برنامه های تلویزیونی را جایگزین پاداش می کنیم در واقع به آنها یاد داده ایم آنچه واقعاً محصول تلاش ماست نه مطالعه که تلويزیون است.»

 کتاب در مقابل تلویزیون

مطمئن شوید کتاب های کودک تان بیش از ریموت کنترل تلويزیون در دسترس وی است. براون در مورد خواندن کتاب برای کودکان پیش از دبستان می گوید بسیار مهم است که والدین از اشتیاق کودک برای نوع خوانش آنها آگاه باشند. وی می گوید: «کودکان پیش دبستانی به شدت برای یادگیری خواندن و نوشتن هیجان زده اند چرا که آنها را به مرحله بالاتری از یک کودک بزرگتر می رساند. به همین دلیل والدینی که هنگام خواندن کتاب از هیجان و تن صدای خاص استفاده می کنند، کتابخوانی آینده کودک خود را تضمین کرده اند.»

استراتژی دیگر این است که دور کودک را با کتاب هایی با موضوع مورد علاقه وی پُر کنید. برای مثال اگر کودک شما به دایناسور علاقه مند است کتاب های فانتزی در مورد زمان ماقبل تاریخ تهیه کنید. این کار آنها را به دانستن هرچه بیشتر تشویق می کند.»

 

اگر میخواهید کودکتان به مطالعه علاقه مند شود!

 

  الگو باشید

شما نیز به مطالعه نیاز دارید! همه می دانیم کودکان تا چه حد علاقه دارند کارهای بزرگسالان را تقلید کنند. اگر کودک ببیند به کتابی که می خوانید علاقه مندید به سرعت پیروی می کند.

 جرقه های فکری کودک را روشن کنید

به کودک خود کمک کنید تا درک کند مطالعه تنها خواندن کتاب نیست. آنها را تشویق کنید تا همه چیز را بخوانند. تبلیغات بیلبوردهای بزرگراه ها، تابلوهای مغازه ها، نوشته های روی جعبه های خوراکی و یا حتی وب سایت مخصوص کودکان. اجازه بدهید آنلاین بشوند و چیزهای مختلف را جست وجو کنند، تا بتوانند در مورد کلماتی که فراگرفته اند بیشتر بدانند.

نانسی سینگر، مربی تخصصی کودکستان می گوید: «جذب پسرها به خواندن سخت تر از دخترهاست. آنها علاقه زیادی به روایت و تصاویر ثابت ندارند و هرچه سن کمتری داشته باشند این موضوع بیشتر صادق است. با این حال همیشه کتاب هایی مانند کتاب های کمیک استریپ، علمی تخیلی یا ورزشی پیدا می شود تا توجه آنها را جلب کند. تا زمانی که به مطالعه مشغول اند مهم نیست چه می خوانند!»

 بگذارید بلند بلند بخواند

دستگاه آی پاد یا تلفن همراه شما تنها چیزی نیست که بايد به آن گوش کنید. از کودک خود بخواهید تا کتابی را که خود دوست دارد برای شما بلند بخواند. با این کار به راحتی می توانید ایرادات وی را حین خوانش بگیرید و شاهد پیشرفت چشمگیر او بعد از خواندن تنها چند صفحه باشید.

 هدیه ای که همچنان گرفته می شود

در مناسبت ها، به فرزند خود درست مثل اسباب بازی، کتاب هدیه بدهید. هیچ چیز برای آنها هیجان انگیزتر از پاره کردن کاغذ کادو و روبان نیست.

تام بارتلمز معتقد است از طرف یک والد، حیاتی است که کودک اهمیت خواندن را درک کند. وی می گوید: «یک راه این است که به کودک کتاب هدیه بدهید که او از قبل می داند چیز باارزشی است.»

 هرچه اشتیاق بیشتری نشان دهید، آنها بیشتر قدردان کتاب هدیه گرفته می شوند. به داستان هایی فکر کنید که خودتان در زمان بچگی دوست داشتید. در صفحه اول کتاب یادداشتی برای فرزند خود بنویسید تا به وی نشان دهید کتاب چه معنی برای شما دارد.

  پیوسته برنده است

هر کودک سرعت خوانش مخصوص به خود را دارد. به جای اینکه از فرزند خود بخواهید صفحات مشخصی را در عرض یک مدت معین تمام کند همراه با او به مطالعه بنشینید. با مسابقه برگزار کردن هیچ کدام نمی برید.

اگر با کودکانی که به تازگی سواد خواندن و نوشتن آموخته اند ارتباط داشته باشید، متوجه می شوید علاقه دارند کتاب مورد علاقه خود را بارها و بارها بخوانند. برخلاف آنچه عموماً تصور می شود این مرحله قدم مهمی  در علاقه مند کردن کودکان به مطالعه دارد.

 سفرهای ذهنی در تعطیلات

گرچه کودکان تصور می کنند زمانی که مدرسه تعطیل است آموزش و یادگیری هم متوقف می شود ولی شما بهتر می دانید. خواندن منظم و بی وقفه در تعطیلات تابستانی و زمستانی نشان دهنده این است که تمام تلاش های آنان در سال تحصیلی در مدرسه به هدر نرفته است. با دادن یک کتاب خوب به آنان دریچه تخیلات شان را به روی دنیای فانتزی باز کنید و با این کار به آن ها نشان دهید می توانند بی آن که خانه را ترک کنند به سفرهای هیجان انگیزی بروند.

 ماجراجویی در کتابخانه

برای کودکانی در تمام سنین، هیچ چیز بهتر از یک ماجراجویی نیست. همراه وی سفری به یک کتابخانه یا کتابفروشی محلی خود داشته باشید و تاریخی برای رفتن به آن مکان برای وی تعیین کنید. تا آن روز لحظه شماری خواهد کرد.

به کودک خود کمک کنید تا یک کارت کتابخانه داشته باشد. نه تنها احساس می کنند بیش از پیش بزرگ شده اند، بلکه در مورد کتابخوانی شان احساس موفقیت و اعتماد به نفس می کنند.  تام بارتلمز پیشنهاد می کند کتاب مورد نظر خود را انتخاب کنید و بخوانید، در حالی که فرزندتان هم دست به همین کار می زند. در مورد کتاب هایی که انتخاب کرده در خانه نظر بدهید، چرا که ارزش زیبایی شناختی که بسیاری از بزرگسالان برای کتاب در نظر می گیرند ممکن است با سلایق کودکان متفاوت باشد. «آنها ممکن است کاتالوگ عجیب بزرگی از یک داستان کمیک علمی تخیلی بخوانند. امکان دارد کتابی در مورد یک حیوان بردارند و بعد به 30 صفحه بعد بروند و در مورد یک حیوان دیگر بخوانند. اگر در مورد آنچه قرار است بخوانند قضاوت نکنید به راحتی این فرصت را برای آنان فراهم کرده اید تا از میان موضوعات مختلف دست به انتخاب بزنند.»


اگر میخواهید کودکتان به مطالعه علاقه مند شود!

 

هیولای زیر تخت خواب

کتاب های قصه کودک تان را کنار تخت او بگذارید. اگر آنان را تشویق کنید تا هر شب زمانی را به مطالعه بگذرانند، کتاب ها را با سرعت اعجاب آوری تمام می کنند. جدای این، هیچ کودکی نیست که داستان های قبل از خواب را دوست نداشته باشد!

نانسی سینگر می گوید: «مهم نیست چقدر مشغله ذهنی و کاری دارید. خواندن داستان های آخر شب برای کودک تان از ملزومات حیاتی برای تربیت فرزند است که به راحتی و بدون جنجال انجام می گیرد اگر یک «جعبه کتاب زیر تخت» درست کنید. یک جعبه کفش را با کاغذ رنگی و روبان و رنگ های شاد بپوشانید و به نحوی آن را تبدیل به جعبه ای استثنایی کنید. آن را زیر تخت فرزندتان بگذارید. اگر او از کسی کتاب هدیه گرفت یا از کتابخانه مدرسه به خانه آورد می تواند کتاب را به جعبه کتاب اضافه کند. والدین همیشه به من می گویند کودک شان تا چه حد سال به سال به خواندن علاقه بیشتری پیدا می کند. حتی اگر داستان پرینت شده سیاه سفیدی در اختیارشان بگذارید همچنان بر این عقیده اند که شیئی خاص و استثنایی است.»

هر شب پیش از آن که فرزندتان به خواب رود، از درون جعبه کتابی برداشته و برای وی بخوانید. حتی اگر تنها 10 دقیقه فرصت دارید، این عادت را ترک نکنید. با این کار آنان تا آخر عمر خود روی این عادت خواهند ماند.

 

منبع : مجله زیگیل


 

 

 

admin بازدید : 226 پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

گاه دیده می شود که فرزند شما از عهده انجام کاری برمی آید اما آن کار را به دفعات لازم انجام نمی دهد. مثلا سلام کردن را یاد گرفته است اما به ندرت به افراد بزرگتر از خود سلام می کند یا می تواند تکالیفش را انجام دهد اما در این کار سستی نشان می دهد. در این گونه موارد با استفاده از روشهای افزایش رفتار می توان رفتار دلخواه را در او افزایش داد.

 

روش تقویت مثبت تقریبا همان روش متداول پاداش است که همه با آن آشنا هستند و غالبا آن را مورد استفاده قرار می دهند. با این حال بین پاداش و تقویت مثبت اندک تفاوتی وجود دارد که روان شناسان را بر آن داشته است تا به جای پاداش از اصطلاح دقیق تر تقویت مثبت استفاده کنند.

در پاداش دادن افراد هدف ما بطور عمده قدردانی و سپاسگذاری از اعمال گذشته آنهاست و گرچه پاداش یک رفتار معمولا به تکرار آن می انجامد هدف ما از پاداش دادن رفتار ضرورتا تکرار آن رفتار در آینده نیست.

اما در تقویت مثبت هدف الزاما تکرار رفتار است یعنی اگر پس از تقویت یک رفتار احتمال وقوع آن رفتار در شرایط همسان آتی افزایش نیابد گفته می شود که تقویت صورت نگرفته است. تقویت مثبت بهترین و موثرترین روش افزایش رفتار است . فرایندی که در آن ارائه تقویت کننده مثبت بعد از رفتار منجر به نیرومند شدن آن رفتار می شود. وقتی والدی تصمیم می گیرد هر وقت فرزندش سلام کند با لبخند زدن به هنگام جواب دادن به سلام او رفتار سلام کردن آنها را تقویت کند در واقع از تقویت مثبت استفاده می کند.

اصول تقویت مثبت

اصل اول : از تقویت کننده مناسب استفاده کنید. تقویت کننده های مختلف بر افراد مختلف تاثیرات متفاوتی دارند. همچنین تاثیر یک تقویت کننده واحد بر یک فرد معین در شرایط مختلف متفاوت است. بنابراین لازم است در استفاده از تقویت کننده ها در شرایط گوناگون و با افراد مختلف این نکته به خوبی مورد توجه قرار گیرد.

اصل دوم : فوریت تقویت یک عامل مهم است. تقویت فوری اثر بخشی بیشتری از تقویت همراه با تاخیر دارد و گاه تقویتی که با تاخیر انجام شده هیچ فایده ای ندارد.

اصل سوم : مقدار تقویت را توصیه می کند. کودکان اگر ببینند والدین همیشه و در هر مورد با دلیل و بی دلیل همه را مورد تشویق و تمجید قرار می دهند. رفتار تقویت کننده اثر تقویتی اش را از دست می دهد بنابراین لازم است مقدار و میزان مناسب تقویت رعایت گردد.

اصل چهارم : توصیه می کند که از موقعیتها و تقویت کننده های تازه تر استفاده شود. افراد موقعیتهای جدید یادگیری و انجام فعالیتهای تازه را به موقعیتها و فعالیتهای تکراری ترجیح می دهند.

روش تقویت منفی برای افزایش رفتارهای مطلوب

تقویت منفی نیز سبب افزایش رفتار می شود. تفاوت این روش با تقویت مثبت در آن است که در تقویت مثبت ارائه یک تقویت کننده مثبت مثل یک جایزه ، یک آفرین و ... رفتار مطلوب را نیرومند می سازد. در حالی که در تقویت منفی حذف یک عامل منفی یا فرار از آن منجر به نیرومندی رفتار می شود. نام دیگر تقویت کننده منفی محرک آزارنده است زیرا حضور آن در موقعیت موجب آزار فرد می شود و لذا حذف آن از موقعیت یا به تعویق افتادن آن سبب تقویت رفتاری از فرد می شود که به حذف یا به تعویق افتادن آن منجر شده است.

تقویت منفی مانند تقویت مثبت از پدیده های معمولی زندگی روزانه است. کودکی که تازه راه رفتن را آموخته است اگر هنگام راه رفتن قدم اشتباهی بردارد زمین خواهد خورد و بخصوص عضوی از بدنش درد خواهد گرفت و بعد برای احتراز از زمین خوردن خواهد کوشید تا از انجام حرکت غلط جلوگیری به عمل آورد.

 

منبع : دانشنامه رشد

admin بازدید : 249 پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

یک کارشناس روان شناسی با اشاره به ضرورت توجه به استقلال کودک از سوی والدین، گفت: بازی هایی از قبیل خاله بازی می تواند استقلال او را تقویت کند، چون کودک در قالب بازی، زندگی مستقلانه را تمرین می کند.

« محمدی» ، با بیان این مطلب، اظهار کرد: روحیه ی استقلال طلبی را می توان در کودکان از همان ابتدا شکل داد و تقویت کرد، اما باید توجه داشت که فرزند تا یک سالگی نیاز جدی به والدین دارد تا دوران دلبستگی را به خوبی بگذراند.

وی تصریح کرد: والدین باید توجه داشته باشند که کودک از 2 سالگی به بعد مایل است کارهای شخصی اش هم چون غذا خوردن، لباس پوشیدن و به پا کردن را خود انجام دهد. حتی این میل گاهی در کودکان 6 ماهه هم دیده می شود که دست مادر را کنار می زند تا خود شیشه شیر را بگیرد، پس به این میل فطری اش باید توجه و از آن استفاده شود.

این کارشناس روان شناسی با اشاره به اینکه مستقل کردن کودکان سن خاصی ندارد، افزود: ایجاد استقلال در کودکان با توجه به شرایط و فرهنگ‎های مختلف متفاوت است اما شناخت رشد کودک سبب می شود که والدین در مستقل کردن کودکان خود مانند غذا خوردن و یا مرتب کردن اتاق موفق عمل کنند.

محمدی خاطرنشان کرد: برای ایجاد حس استقلال در کودکان باید به آمادگی «نهایی» کودک احترام گذاشت، گاهی اوقات کودک می خواهد بطور حتم کاری انجام دهد ولی از نظر جسمی و عاطفی هنوز برای آن کار آمادگی ندارد، بجای مجبور کردن کودک می توان به او قوت قلب داد که آمادگی نهایی را به دست می آورد.

وی با بیان اینکه کودکانی که در خانواده هایی بزرگ می شوند که خوبی های شان مورد قدردانی قرار می گیرد، احتمالاً احساس خوبی درباره خود دارند و بیشتر از عهده مبارزه با مشکلات زندگی برمی آیند، خاطرنشان کرد: به استقلال کودک باید احترام گذاشت تا در آینده شاهد فرزندی مستقل با اعتماد به نفس لازم بود.

 

منبع : ایسنا

 

admin بازدید : 218 پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

اعتماد به نفس بالا، مدافع کودک در مبارزه با مشکلات زندگی است، کودکانی که احساس خوبی نسبت به خود دارند، زمان کوتاه تری برای کنار آمدن با تعارضات و فشارهای زندگی صرف می کنند، شاد هستند و از زندگی لذت می برند، این کودکان واقعیت ها را می بینند و به طور کلی خوشبین هستند.

 

ثریا زارعی، یک کارشناس علوم تربیتی با اشاره به این که اعتماد به نفس از دوران شیرخوارگی(صفر تا دو سالگی) شکل می گیرد، توضیح داد: در این دوران کسب مهارت های حرکتی شناختی و موقعیت کودک در انجام بعضی فعالیت های مربوط به خود مانند توانایی راه رفتن و غذا خوردن به رشد خودباوری و اعتماد به نفس کودک کمک مؤثری می کند.

وی با بیان این که باور کودک درباره خود بر مبنای تعاملات او با دیگران به خصوص در ارتباط با والدین شکل می گیرد، افزود: داشتن رابطه صحیح والدین با کودکان کمک مؤثری به تقویت خودباوری کودک می کند.

وی با بیان اینکه کودکان دارای اعتماد به نفس با دیگران راحت ارتباط برقرار می کنند و در دوست یابی موفق هستند، تصریح کرد: این کودکان از فعالیت های گروهی لذت می برند و نسبت به خود و دنیای اطراف خود خوشبین هستند و در صورت مخالفت دیگران با او، از عقیده خود دفاع می کنند و وقتی که کاری را شروع می کنند، آن را به پایان می رسانند و اگر در کاری شکست بخورند مأیوس نمی شوند و با انرژی بیشتری، دوباره پیش می روند.

این کارشناس با ذکر این نکته که مهارت های حل مسئله در کودکان باید تقویت شود، افزود: والدین باید فعالیت های جدید را با کودکان خود طرح ریزی کنند و در خلال انجام این فعالیت ها سعی کنند تا نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کنند.

زارعی با بیان این نکته که کودکان نیازمند توجه و احترام هستند، تصریح کرد: والدین باید زمان مناسبی را به کودکان خود اختصاص دهند و به صحبت های کودکان خود گوش داده، همچنین از نصیحت کردن مستقیم فرزندان خود بپرهیزند.

وی بیان کرد: والدین باید محبت خود را به کودک نشان دهند و به آنها بگویند که چقدر دوستش دارند و همچنین انتظارات خود را با سن، هوش، توانایی و مهارت های کودک تطبیق داده و به آنها اجازه دهند تا عقایدش را با شهامت بیان کنند و از ضمیر شخصی او استفاده کنند.

زارعی با ذکر این که نباید کودکان را تحت فشار قرار دهند و از بکن نکن های بی مورد پرهیز کنند، افزود: والدین باید از اشتباهات کوچک فرزندان خود چشم پوشی کنند و در تقویت رفتارهای مثبت او تلاش کنند.

وی با اشاره به این که خانواده ها باید از مقایسه فرزندانشان با کودکان دیگر پرهیز کنند، ادامه داد: باید به تفاوت های فردی کودکان توجه شود و والدین سعی کنند الگوی مثبتی برای کودکان خود باشند، چرا که کودکان از والدینشان الگو برداری و رفتار والدین خود را تقلید می کنند.

این کارشناس با اشاره به این که والدین باید برای تلاش کودک خود و نتیجه کارشان ارزش قائل شوند، تصریح کرد: باید افکار غیرمنطقی کودک نسبت به خود را تصحیح کرده و درک نادرست کودک که در بسیاری از موارد منجر به ایجاد درک نادرست از خود می شود را از بین برد.

زارعی خاطرنشان کرد: عکس العمل مناسب والدین در تقویت و ایجاد اعتماد به نفس کودکان نقش کلیدی دارد و باید تلاش کرد تا در کوچکترین نهاد اجتماعی که همان خانواده است زمینه های لازم و ضروری تقویت اعتماد به نفس کودکان خود را فراهم کنند.

 

 منبع : مجله زیگیل

آفتاب ایران

admin بازدید : 235 پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

با رسیدن کودکتان به سن رفتن به مهد کودک هر دوی شما احساسات و عواطف مختلفی

را تجربه می کنید. نانسی زایباخ، روانشناس مدرسه و سخنگوی انگیزشی در شهر نیویورک

در این مورد می گوید: «بسیاری از کودکان امروزی قبلاً تجربه های گروهی از جمله بازی با

بچه ها در پارک، پیش دبستانی یا مهد کودک داشته اند، ولی برای بچه هایی که

مهد کودک محیط جدیدی است، ممکن است اضطراب یا ترس به سراغ بچه بیاید. به عنوان

والدین بچه، بهتر است شروعی مثبت و بدون استرس برای او فراهم کنید.»

 

بیشتر در مورد مهد کودک با او صحبت کنید.

با نزدیک شدن روز اول مهد کودک بهتر است سعی کنید موضوع آن را در صحبت های روزانه خود

با فرزندتان مطرح کنید. گفتگوی کوتاهی با او داشته باشید و برایش بگویید که در مهد کودک

چقدر خوش می گذرد. بعضی از فعالیت ها را برایش توضیح دهید که می تواند در آنها شرکت

کند و در مورد معلم با او حرف بزنید و برایش توضیحات لازم را بدهید. این به کودک شما کمک

می کند تا از لحاظ روانی آماده مدرسه شود و منتظر شروع آن بماند.

دور ماندن از همدیگر را تمرین کنید.


اگر فرزندتان زمان زیادی از شما یا خانه تان دور نمانده است، قبل از آنکه او را به مهد کودک

بفرستید، سعی کنید قبل از روز اول مهد کودک مدتی از او دور بمانید. مثلاً او را نزد یکی از

پدربزرگ و مادربزرگ ها یا اقوام دیگر بگذارید تا پس از چند بار تکرار این کار، او به ندیدن

شما برای مدتی عادت کند.

احساسات او را در مورد مهد کودک بررسی کنید.

از فرزندتان بپرسید که او فکر می کند مهد کودک چه شکلی است. مثلاً ببینید که ایده ها و

ترس ها و نگرانی های فرزند شما در مورد مهد کودک کدامند و در مورد جزئیات همه آنها با او

حرف بزنید و ببینید چه چیزهایی او را هیجانزده و خوشحال می کنند. همچنین می توانید

خاطرات خود را برای او تعریف کنید و تجربیات خود را نیز بگوئید و بیشتر روی زمان ها و

خاطرات بهتر و هیجان انگیزتر تمرکز کنید.

رفتار صحیح و مناسب را تمرین کنید.


روانشناسان می گویند که والدین باید مطمئن شوند که فرزندشان می تواند رفتارهایی

که در مهد کودک از او انتظار می رود را به درستی انجام دهد، برای مثال خودش بتواند

غذا بخورد، کت یا کفشش را دربیاورد و بپوشد و وسایل را در جای خاصی بگذارد و در

موقع نیاز آنها را بردارد. هرچه کارهایی که فرزندتان می تواند انجام دهد بیشتر باشد،

خودش در محیط جدید مهد کودک احساس راحتی بیشتری می کند. همچنین می توانید

به او یاد دهید که وقتی از او سوال می کنند چطور جواب دهد و حرف هایش را بزند و با

دیگران ارتباط برقرار کند و بدین ترتیب او را آماده رفتن به مهد کودک نمایید.

به فرزندتان دلگرمی بدهید.

شاید فرزند شما نگران این باشد که بخواهد مدت زیادی از کنار شما دور بماند، به خصوص

اینکه در محیطی پر از همتایان و بزرگسالان قرار بگیرد که آنها را خوب نمی شناسد.

به او دلگرمی بدهید که این تجربه خوب و مثبتی است و شما بعد از مدتی دنبالش می روید

و او را به خانه برمی گردانید. همچنین باید به او اطلاع دهید که بعد از مهد کودک شما یا

یکی از بزرگترهای مورداعتماد شما به دنبالش می آید. این باعث می شود که او بر این ترس

غلبه کند که شما برای همیشه او را ترک کرده اید.

برای یک جشن برنامه ریزی کنید.


یک رویداد ویژه را برنامه ریزی کنید تا اولین روز فرزندتان در مهد کودک را جشن بگیرید.

برای مثال به باغ وحش بروید یا او را به پارک یا رستوران محبوبش ببرید یا برایش بستنی

بخرید یا او را نزد یکی از اقوام یا دوستان محبوبش ببرید. این باعث می شود که او منتظر

باشد که روز اول مهد کودک فرا برسد و این ایده که مهد کودک جای خوبی است که برای

روز اول آن جشن می گیرند در او ایجاد شود.

برایش از خودتان یادگاری بگذارید.

اینکه یک وسیله یا چیزی همراه او بگذارید که او را به یاد شما یا خانواده اش بیندازد، کافی

است که استرس روز اول جدایی از شما را تسکین دهد. این وسیله می تواند یک یادداشت

یا نقاشی یا عکس باشد یا حتی یک یادگاری یا عروسک و اسباب بازی کوچک باشد. به او

بگویید که این وسیله کوچک را در جیب یا کوله اش بگذارد تا حس کند که شما نزدیکش هستید.

 

منبع : برترین ها



admin بازدید : 170 پنجشنبه 18 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

در این مطلب شما را با 15 واقعیتی آشنا می کنیم که فقط خواهر و بردارها از آن اطلاع دارند.

در اینجا مطالبی را از زبان خواهر یا برادر بزرگ تر به کوچک تر می خوانید که شاید شنیدن آن

در دید شما نسبت به فرزندان بزرگ و کوچک تاثیر داشته باشد.

 


1. تو لباس بچگی های منو پوشیدی

لباس تو خط‌خطی دارد اما خودت این کار را نکرده ای. در ضمن، به تنت نیز زار می زند و درست

اندازه تو نیست؟ چرا؟ چون این لباس ها را برای تو نخریده اند. اینها برای من بوده است

و مادر/پدر آن را کنار گذاشته و حالا پس از چند سال دوباره برای تو استفاده می کنند.


2. همه کودکی خود را در انتقام جویی سپری کرده ای

تو از همان کودکی می دانستی به اندازه کافی بزرگ، بلند یا قوی نیستی که بتوانی کارهایی

که بردار/خواهر بزرگ ترت انجام داده است، انجام دهی. این حرص تو را در می آورد و به همین

دلیل تصمیم می گیری از بزرگ تر و برادر خوش شانس تر خود انتقام بگیری زیرا تو باید اول

متولد می شدی، نه او!

3. وقتی چیزی یاد می گیری کسی ذوق‌زده نمی شود

وقتی تو چیز جدیدی یا می گیری یا می توانی خودت بند کفش هایت را ببندی پدر و مادر

خیلی هیجان‌زده نمی شوند و این مساله را برای دیگران تعریف نمی کنند. اما من این چیزا

را تجربه کرده ام.

4. فرزندان بزرگ تر به کوچک ترها حسادت می کنند

این بچه کوچک بسیار بانمک است و خیلی از توجه ها به او است. اما خودت را نگاه کن، تو از او هم بانمک تری و دوست داری کاری انجام دهی که بسیار مورد توجه والدین قرار بگیری.

5. تو کتاب بچه‌گانه نداری

برادر/خواهر بزرگ تر تو کتاب های داستان کودکانه داشت اما تو از داشتن کتاب های جدید

محروم هستی. باید کتاب های قدیمی که شاید خط‌خطی یا پارگی دارد را داشته باشی.

این درست است؟ یک بچه می تواند بدون کتاب ها و داستان های کودکانه بزرگ شود؟

6. هر چه در مورد پوشش مشابه برادر/خواهر بزرگ تر خود می دانی، اشتباه است

تو مدام مترصد فرصتی هستی تا شبیه برادر یا خواهر بزرگ تر خود لباس بپوشی. اما او را

نگاه کن، او از این موضوع خوشحال نمی شود زیرا این رفتار و این کارها خیلی

قدیمی شده اند.

7. تو همیشه بچه به حساب می آیی

مهم نیست چقدر بزرگ بشی و به چه سنی برسی، وقتی بچه کوچک خانواده باشی،

همیشه مثل بچه با تو رفتار می کنند و نمی توانند بزرگ شدن تو را ببینند. حتی وقتی

بخواهی زن بگیری یا ازدواج کنی هم آنها مثل بچه می دانند تو را.


8. برادر/خواهر بزرگ تر تو را آزار می دهد

تو همیشه مورد آزار، بی توجهی و مسخره شدن بردار/خواهر بزرگ تر خودت قرار می گیری

و با خودت تصور می کنی وقتی بزرگ شدی این مسایل تمام خواهند شد. اما از کجا معلوم!

9. هرگز به پای برادر/خواهر بزرگ تر نمی رسی

برادر/خواهر بزرگ تر شما همیشه باهوش تر، قوی تر، بلندتر و پررنگ تر از تو است.

تو بدون اینکه متوجه باشی در همه حال دوست داری شبیه او باشی.

10. خواهر/برادر بزرگ تر تو همیشه رئیس تو هستند

فرقی نمی کند 8، 15 یا 50 ساله باشی، برادر یا خواهر بزرگ تر تو همیشه دوست دارد

به تو امر و نهی کند و خود را رئیس و همه کاره تو می داند. با اینکه پدر و مادر قول می دهند

به او اجازه دخالت ندهند، اما او همیشه کارش خودش را می کند.

11. این همیشه توئی که اشتباه می کنی

همیشه در هر بحث و دعوایی، این بزرگ تر توست که حق دارد و تو همیشه اشتباه می کنی

و باید به حرف بزرگ ترهایت گوش کنی. تنها نقطه امید این است که تو بانمک هستی و

این مسایل هرگز در فکر پدر و مادر نمی مانند.

12. از شنیدن این عبارت خسته شده ای: «چرا نمی تونی مثل ... »

چرا نمی تونی یه کم مثل {نام خواهر یا براد بزرگ تر} باشی؟ والدین همیشه این سوال را

می پرسند و تو آرزو می کنی کاش می توانستی جواب دهی: «برای اینکه تو به کارهای

من توجه نمی کنی و همه چیز را با او مقایسه می کنی»

13. بچه کوچک بودن سخت است

از اینکه پدر یا مادر تو را مثل یک کودک می دانند و کارهای جالب تو را نمی بینند بسیار

ناراحت هستی. از نظر آنها همیشه کوچک، جوان و کوتاه هستی و نمی توانی خیلی از کارها

را انجام دهی.

14. همه وسایل تو قبلا استفاده شده


از اسباب بازی و لباس گرفته تا کتاب و حتی صندلی ماشین، دوچرخه و ... که تو الان داری

همه روزی برای برادر یا خواهر کوچک تر بوده اند.

15. هرکاری می کنی دلپذیر و دوست داشتنی است

یکی از مزیت های بچه کوچک تر بودن این است که همیشه همه کارهای تو از نظر اطرافیان

و پدر و مادر بسیار جالب و دوست داشتنی هستند.


 

admin بازدید : 229 سه شنبه 16 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

یک روانپزشک با بیان ویژگی‌های مبتلایان به اختلال بیش‌فعالی گفت:این بیماران روی زمین هم مدام تکان می‌خورند و دستهایشان را به هم می‌مالند. برخی معتقدند انگار به پاهای آنها موتور بسته شده و از دیوار راست بالا می‌روند.

admin بازدید : 253 پنجشنبه 04 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

 مسائل تربیتی کودکان

همه چیز کودک به سرعت در حال تغییر است. مسایل تربیتی موثری که امروز به کار می‌بندید، ممکن است فردا دیگر به کار نیاید؛ بنابراین برخی از رفتارهای کودک که ممکن است از آن‌ها خوشتان نیاید، پس از مدتی تغییر خواهد کرد. هیچ چیز نهایی در مورد کودک وجود ندارد؛ پس صبور باشید و مطمئن.


 در مسائل تربیتی کودکان بکوشید که با کودک برخورد لطیفی داشته باشید و کارهای نیکش را به دقت و با صراحت تشویق کنید؛ مثلا به جای این که به طور کلی به او بگویید: «چقدر مهربان هستی!» بگویید: «کار خوبی کردی که اسباب بازی‌هایت را به دوستت دادی. از تو متشکرم.»
    
 اگر قصد تشویق یا انتقاد داشتید، به اعمال و رفتارها توجه کنید، نه به اشخاص؛ به عنوان مثال بهتر است بگویید: «پاره کردن این کتاب‌های قشنگ کار اشتباهی است»؛ و نگویید: «چقدر بچه بدی هستی که کتاب‌هایت را پاره کردی.»
    
 درباره مسائل تربیتی کودکان همواره تلاش کنید که تشکرها و تشویق‌های خود را از کودک در میان جمع اظهار کنید، و انتقادها را در وقت تنهایی.
    
 اگر با کودکتان مشاجره کرده‌اید، به سرعت به دنبال عادی سازی وضع باشید. می‌توانید از «جنگ بالش‌ها» کمک بگیرید. هر کدام در یک سوی اتاق بایستید و بالش‌ها را به سمت هم پرتاب کنید. پس از چند دقیقه خنده و شادی به جمع شما می‌پیوندد و ناراحتی‌ها از یاد می‌رود.
    
در تربیت فرزند کودک را با کارهایی که هرگز انجام نمی‌دهید تهدید نکنید؛ مثلا به او نگویید: «اگر به فلان کار دست بزنی تو را تنها در منزل می‌گذارم و به پارک می‌روم.»
    
در تشویق در باب مسائل تربیتی کودکان گه گاه می‌توانید با تشویق کردن، کودک را از انجام کارهای اشتباهش باز دارید.
    
 اگر فرزند شما کمتر از دو سال دارد، در مورد انجام کاری از او سوال نکنید؛ چون جواب منفی خواهد داد، مثلا نپرسید: «دوست داری به حمام برویم؟» بلکه بگویید: «الان با هم به حمام خواهیم رفت.»
    
اگر کودک شما عصبانی شد، درون دستشویی یا وان، با او آب‌بازی کنید. با این روش عصبانیت خود را فراموش می‌کند و آرام می‌شود.
    
اگر کودک شما عصبانی شد و به علت عدم انجام خواسته‌اش شروع به گریه و فریاد کرد، سعی نکنید که خواسته‌ای را که برآورده نکرده‌اید الان برآوردید؛ زیرا با استفاده از این نقطه ضعف شما، دفعات بعد هم به گریه و عصبانیت رو می‌آورد.این مورد یکی از روشهای تربیت کودکان به شمار می رود.

 

 

تعداد صفحات : 3

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 480
  • کل نظرات : 36
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 526
  • باردید دیروز : 131
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 755
  • بازدید ماه : 1,138
  • بازدید سال : 7,844
  • بازدید کلی : 413,618
  • کدهای اختصاصی
    دریافت کد حرکت متن چت روم

    قالب